Web Analytics Made Easy - Statcounter

قوه قضاییه اعلام کرد: در ۹ بند زندان ۵۷ هکتاری اوین، به جز محکومین امنیتی، محکومین مالی با عناوین مجرمانه کلاهبرداری، صدور چک بی محل، فروش مال غیر، جعل سکه، اختلاس، رشوه، اعمال نفوذ در دستگاه‌های اقتصادی، کلاهبرداری الکترونیکی و غیره نیز نگهداری می‌شوند.

به گزارش ایران اکونومیست، مرکز رسانه قوه قضاییه اعلام کرد:

شب گذشته و در پی درگیری بین تعدادی از زندانی‌های محکومیت مالی و سرقت یک کارگاه خیاطی دچار حریق شدو بلافاصله پس از بروز درگیری و آتش گرفتن کارگاه، انتظامات زندان به کمک نیروی انتظامی برای کنترل درگیری وارد عمل شد و ایستگاه آتش نشانی مستقر در زندان نیز عملیات اطفا حریق را آغاز کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این آتش سوزی اما به سرعت تبدیل به سوژه رسانه‌های ضد انقلاب برای ایجاد شایعات مختلف و وارد کردن فشار روانی بر جامعه و خانواده‌های زندانیان حاضر در این زندان شد.

اما نکته جالب درخصوص اقدامات ضد انقلاب پیرامون حادثه شب گذشته زندان اوین، استفاده عناوین عجیب برای زندانی‌های بازداشتگاه اوین بود؛ این در حالی است که کلاهبرداران، سارقان، مجرمان امنیتی خطرناک و تروریست‌ها در این زندان نگهداری می‌شوند.

در ۹ بند زندان ۵۷ هکتاری اوین، به جز محکومین امنیتی، محکومین مالی با عناوین مجرمانه کلاهبرداری، صدور چک بی محل، فروش مال غیر، جعل سکه، اختلاس، رشوه، اعمال نفوذ در دستگاه‌های اقتصادی، کلاهبرداری الکترونیکی و غیره نیز نگهداری می‌شوند و آتش سوزی شب گذشته نیز در کارگاه خیاطی اشتغال زندانیان رخ داد که مددجویان این کارگاه همگی از محکومین سرقت بوده اند.

همچنین براساس اطلاعات دریافتی، زندانی‌هایی که شب گذشته سبب ایجاد درگیری و هرج و مرج در اوین شده بودند، از سارقان حرفه‌های و با سابقه‌ بوده‌اند که زمینه خشونت در آن‌ها وجود داشته است.

در جریان این آتش سوزی ۴ نفر از زندانیان بر اثر استنشاق دود ناشی از آتش سوزی ها درگذشتند و ۶۱ زندانی نیز مجروح شده‌اند، هر ۴ زندانی فوت شده نیز جزو زندانیان سارق بودند.

 

منبع: خبرگزاری ایسنا برچسب ها: قوه قضاییه ، زندان اوین ، آتش‌سوزی در زندان اوین

منبع: ایران اکونومیست

کلیدواژه: قوه قضاییه زندان اوین آتش سوزی در زندان اوین نگهداری می شوند زندان اوین شب گذشته آتش سوزی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۰۱۶۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

زندانی شدن یک معلم به‌خاطر تشابه اسمی با یک فرمانده

 به گزارش تابناک به نقل از فارس، یکی از آزادگان دفاع مقدس، خاطره‌ای در مورد شرکت در عملیات والفجر مقدماتی به همراه معلمش تعریف می‌کند.

به دلیل تشابه اسمی آقای معلم با یکی از فرماندهان وقت سپاه شوش بنام احمد خنیفر، بعد از اسارت او را در بغداد از جمع دیگر اسرا جدا کردند و او را به مدت ۳ سال در زندان انفرادی شعبه پنجم استخبارات وزارت دفاع عراق در سخت‌ترین شرایط نگه داشتند.

آزاده دفاع مقدس «بهروز نصرالله‌زاده» که از شاگردان این آقای معلم بود و باهم در عملیات والفجر مقدماتی به اسارت بعثی‌ها در آمدند. او درباره دوران اسارت و کار‌هایی که این معلم در اسارتگاه بعثی‌ها می‌کرد، اینگونه روایت می‌کند:مرحوم حاج کاظم، معلم علوم ما در مدرسه (اِلبارتی سابق) در هفت‌تپه بود. در عملیات والفجر مقدماتی من و آقای معلم در جنگل عمقر در ۸۰۰ متری مرز ایران و عراق بودیم. قبل از عملیات والفجر مقدماتی در بهمن ۱۳۶۱ نیرو‌ها در حال استراحت بودند.

من و حاج کاظم خوابمان نمی‌برد و باهم صحبت می‌کردیم. درباره مسائل خرمشهر و همرزمان‌مان صحبت می‌کردیم. حدود ۵ و نیم صبح بود که دیدیم خمپاره‌ای به اطراف ما اصابت کرد. حاج کاظم گفت: «با این خمپاره‌هایی که به طرف ما می‌آید، دشمن فهمیده عملیات داریم. خودمان را آماده کنیم، یا شهید می‌شویم یا اسیر!» حدس آقای معلم درست بود. ما در خاک ایران محاصره شده بودیم.

در این عملیات تعداد زیادی از همرزمان‌مان شهید شدند که من و آقای معلم به اسارت بعثی‌ها درآمدیم. بچه‌ها در اسارت به آقای معلم، «دایی کاظم» می‌گفتند. ما در اسارت، بچه‌هایی را می‌دیدیم که بی‌سواد بودند و که دایی کاظم در آنجا به آن‌ها حروف الفبا یاد داد. او به دیگر دانش‌آموزان تاریخ اسلام، جغرافی و علوم درس می‌داد. نحوه تدریس هم به این شکل بود که آقای معلم درس می‌داد و می‌گفت: «هر کسی بتواند در طول یک ماه این مطالب را یاد بگیرد، من مدرک به او می‌دهم.» حاج کاظم حتی نمره هم می‌داد.

تا ۲ سال اول تدریس در اسارت توسط حاج‌کاظم، خبری از کاغذ و مداد و خودکار نبود و محدودیت داشتیم. اما اینطور نبود که تسلیم شویم. ما در اسارت بسته‌های کارتن پودر رختشویی را در آب خیس می‌کردیم و این مقوا‌ها به لایه‌های نازکتر تبدیل می‌شد. بعد از خشک شدن، از این کاغذ‌ها برای نوشتن استفاده می‌کردیم.

یکی دیگر از کار‌هایی که برای آموزش می‌کردیم، این بود که خاک را داخل پارچه‌ای ریخته بودیم و آن خاک را روی زمین می‌ریختیم و می‌شد، یک سطح صاف. بعد آقای معلم با دسته قاشق روی خاک می‌نوشت و به اسرا درس می‌داد. در واقع آن سطح برایمان کاربرد تخته سیاه را داشت. آقای معلم درس که می‌داد، دانش‌آموزان را صدا می‌زد و می‌گفت: «بیایید، پای تخته!».

این نکته را هم بگویم که نگهبانان بعثی تجمع بیشتر از ۵ ـ ۴ نفر را ممنوع کرده بودند. آقای معلم به همین جمع تدریس می‌کرد و سپس نوبت گروه دیگری می‌شد. ما سیستم آموزشی در اسارت را مدیون زحمات مرحوم حاج کاظم هستیم. او سال گذشته بخاطر آسیب جدی که در اسارت به کلیه‌هایش وارد شده بود، درگذشت.

دیگر خبرها

  • زندانی شدن یک معلم به‌خاطر تشابه اسمی با یک فرمانده
  • درس پسندیده معلم رامیانی به دانش آموزان خود
  • خانه معلم، مدرسه کودکان کار
  • رهایی دو زندانی از پای چوبه دار در مشگین شهر
  • عفو موردی ۱۴۹ زندانی در کامیاران
  • افزایش هزینه نگهداری و تعمیر لوکوموتیوها در پنج سال گذشته
  • آزادی زندانی پس از تحمل ۱۵ سال حبس
  • یک زندانی در استان تهران پس از ۱۵ سال حبس آزاد شد
  • اختصاص اولین حقوق به آزادی زندانیان غیر عمد
  • بازگشت زندانی جرایم غیر عمد به آغوش خانواده